14
«راههاى شناخت مجتهد و اعلم»
س4: اينجانب مقلد يكى از مراجع مىباشم و از آنجايى كه حضرت عالى پدرم را مىشناسيد كه يكى از مجتهدين است، از ايشان سؤال شد اعلم كيست كه نظرشان چهار نفر مىباشند و يكى از آن بزرگواران حضرت عالى مىباشيد و من شخصى را مقلد مىباشم كه جزء اين چهار نفر نمىباشد.
از آنجايى كه اين جانب تحقيق نموده و ارادت خاصى خدمت معظم له دارم، آيا مىتوانم از مقلدين حضرت عالى بشوم؟
ج: هو العالم; اعلميت من تا براى شما ثابت نشود، نمىتوانيد رجوع كنيد و فتاواى من كه به صورت جواب استفتاء به شما ارسال مىشود براى شما حجيّت ندارد و نمىتوانيد به آنها عمل كنيد.
س5: در زمانى كه چندين مرجع براى تقليد وجود دارد و نظر اهل خبره بر اينكه كدام مرجع اعلم است مختلف مىباشد؛ تكليف شخصى كه وظيفهاش تقليد ازاعلم است چه مىباشد؟
ج: هو العالم; چنانچه اهل خبره عادل، متعدد باشند و هر كدام شخصى را غير از آن كه ديگران به اعلميت او شهادت مىدهند، معرفى و شهادت دهند، شخص مقلد در تقليد از هر كدام از كسانى كه اعلميت آنها محتمل است مخير است و چنانچه شهود بر اعلميت يكى از مجتهدين زيادتر باشد، احتياطاً او را براى تقليد انتخاب نمايد.
«بقاء بر تقليد ميت»